***شبهات گوناگون پیرامون ازدواج***
اسلام چه راهی برای رفع نیاز جنسی کسانی که نمیتوانند ازدواج دائم یا موقت داشته باشند ارائه میدهد و دیدگاه اسلام در مقابله با امیال غریزی چیست؟
اسلام هیچ مقابلهای با هیچ یک از امیال فطری یا غریزی ندارد، چرا که این امیال را همه خداوند حکیم در سرشت آدمی نهاده و اگر بد بود، خدا نمیآفرید و به انسان نمیداد. لذا خداوند حکیم میفرماید که من خودم میل و علاقه به شهوت، زن، اولاد، طلا، نقره، چهارپایان، زمین و ... را در انسان زینت دادم، چرا که لازمهی حیات دنیوی و امور زندگی او در این دنیا میباشد. منتهی تأکید مینماید، که این دنیای گذرا است و این علاقه نباید شما را زمینی و زمینگیر کند، و سبب گردد که مانند حیوانات در زندگی هیچ هدفی به جز پاسخگویی به شهوات نداشته باشید. بلکه باید آخرتگرا باشید.
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآب» (آل عمران، 14)
ترجمه:آراسته شد حب شهوتها از زنان و پسران و مالهاى بر هم نهاده از زر و سیم و اسبان داغ نهاده و چهارپایان و كشتزار [ها] براى مردم. این متاع زندگانى دنیاست و خداست كه بازگشت نیكو نزد اوست.
آن چه که خداوند متعال مکرر متذکر شده و برای رشد و فلاح به آن دستور داده، این است که انسان به خاطر این میلهای غریزی، تابع شهوات نگردد، بلکه با عقل آنها را در کنترل خود گرفته و استفاده بهینه برد. شهوات و غرایز، ابزار رشد آدمی هستند، نه این که انسان ابزار آنها باشد. شهوات باید با عقل کنترل و استفاده شوند، نه این که عقل از شهوت تبیعت کند.
چه خوب است که فلاسفه، حقوقدانان، اساتید روانشناسی، جامعهشناسی، تعلیم و تربیت و ...، مفهوم آیه ذیل و مصادیق بارز آن را در جوامع بشری مورد بررسی و اطلاعرسانی قرار دهند:
«وَ اللَّهُ یُریدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْكُمْ وَ یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیْلاً عَظیماً» (النساء، 27)
ترجمه: خدا مىخواهد [با بیان حقیقت و تشریع احكام] به سوى شما برگردد (یعنی انسان خدا را هدف گرفته و خداگرا گردد)، و پیروان شهوات مىخواهند شما از راه حقیقت منحرف شوید، و دچار لغزشى بزرگ بگردید.
ب – جهت ارضای غریزهی جنسی از راه طبیعی، یعنی هم بستری زن و مرد، دو راه بیشتر وجود ندارد که عبارتند از «ازدواج» و یا «زنا». و البته اسلام میفرماید که ضرورتی ندارد ازدواج بین زن و مرد حتماً دائمی باشد که یا با مرگ از هم جدا شوند و یا با طلاق، بلکه میتوانند تاریخ جدایی را از قبل توافق کنند که به آن «ازدواج موقت» اطلاق میگردد.
«ازدواج و زنا» و تفاوت این دو، اختصاصی به اسلام ندارد. در میان تمامی ادیان، مکاتب، اقوام و حتی قبیلههای عصر حجری گذشته یا حال، فرق است میان ازدواج با زنا. حتی در جوامعی که به ادعای روشنفکری حتی زنای با محارم را ترویج کرده و یا همجنسبازی یا همخوابی با حیوانات را به صورت اصول قانونی جایز مینمایند (دقت شود به مهمترین دغدغه و اقدامات اوباما در چهار سال گذشته)، نیز فرق است بین ازدواج با زنا.
ازدواج، یک امر فردی و مسئلهی شخصی نیست. بلکه کاملاً یکی از زیربناییترین و مؤثرترین شکلهای روابط و ساختار اجتماعی است، تا جایی که «خانواده» را اولین کانون اجتماعی بر میشمرند.
ازدواج حقوق متفاوتی را در عرصههای روابط، ساختار، هویت و اقتصاد بر شخص و جامعه مترتب مینماید. و اسلام عزیز هیچ راهی را برای ارضای غریزه و شهوت جنسی زن و مرد، به غیر از ازدواج، مجاز و معقول نمیشمرد.
حال اگر کسی بگوید، من نمیتوانم ازدواج دائم یا موقت کنم و شرایطش را ندارم، هیچ دلیلی نمیشود که «زنا» جایز شمرده شود. چنان چه اگر کسی نتواند کسبی داشته باشد، سرقت برایش جایز نمیگردد و اگر کسی نتوانست بر رقیب فایق آید، قتل برایش جایز نمیگردد و اگر کسی نتوانست با درایت و صداقت پیش رود، فتنه و توطئه (شخصی یا اجتماعی) برایش مجاز نمیشود.
هیچگاه «بستن راههای درست» بر روی خود، دلیلی برای جواز عبور از راه خلاف نمیباشد. بلکه او نیز باید مثل میلیاردها انسان دیگر که سعی میکنند، مشکلات خود را بر طرف کنند، باید با توکل، دعا، تلاش، سعی و استقامت، مشکلاتش را برطرف نماید. و دقت داشته باشد که:
«... وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ...» (الطلاق، 2) - ... و كسى كه از خدا بترسد (تقوا پیشه کند)، خدا برایش راه نجاتى از گرفتاریها قرار مىدهد ... .
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: